بسم الله الرحمن الرحیم- ازادی درغرب- که هرکس هرنوع سبکی از زندگانی راداشته باشد واز انسان هیج کس سئوال نکند چرا این سبک را انتخاب کردی بجز در دانشگاه که فقط بخواهند بدانند- که جبری بوده است یا اختیاری تقلید بوده است ویا استنباط واگرتقلید است غلط است واگر استنباط است روبه پیشرفت دران هستی ویانه وباید دران سبک پیشرفت کنی وهر سئوالی که از هرفردی بکنی بگوید من اینطور درک میکنم ویا اینطور سبک زندگانی را دوست دارم- این یک خطر بزرگی دارد- که انسان تصور کند دراین فضا واتمسفر- بقول خارجیان (امبینس) – انسان به ارامش میرسد بلکه انسانها از هم دور میشوند ومحدود میشوند ولی عقده ها خالی میشود ولی عقل نارس باقی میماند وروابط عاطفی چیره میشود نه روابط عرفانی- اسوه ای که همه قبول داشته باشند ومحور واقع شود وجودندارد وبه هیچ وجه سیمای بهشتی در کمترین میزانش پیدار نمیشود ورح وعقل واحساسات عالی نمودی کامل پیدانمیکند اما اگر کشوری وملتی راه واقعی وناب را پیدا کند بایدکانالیزه کند زیرا دران کانال هرچقدر انسان جلو برود عقده ها حل میشود ودرک وعقل واحساسات به سمت متعالی حرکت میکند وبهترین امبینس رابوجود میاورد ومیخواهد مداوم درحال گفتمان درباره خالق واسوه های خالق باشد که وحدت انسان ها بافضای متعالی رابوجود میاورد که روزی درباغ بحث های عرفانی که درفضای بهشت تمام مخلوقات با ان اشناهستند وگویای ان هستند واز درودیوار وزمین واسمان این مطالب میبارد سیر کند